وزارت آموزش وپرورش نیزدرفرض برخورداری ازچنین دغدغه ای ، می تواند خود پیش قدم این موضوع گردد وبرای آن بسترسازی نماید، هرچند رسانه های ارتباط جمعی وتریبونهای اجتماعی وفرهنگی نقش مهمتری میتوانند ایفا کنند.اگر این رویکرد مورد توجه قرار گیرد هم زمینه مشارکت بیشترمردم درپیشبرد اهداف آموزش وپرورش رافراهم می سازد وهم اهتمام بیشتردولت به چاره اندیشی اساسی در هموارسازی تحول بنیادین آموزش وپرورش وتوجه به منزلت معلمان وبهبودکیفیت وکارآمدی نظام تعلیم وتربیت ر ا موجب می گردد واولین گام برای این مهم نیز انتخاب مدیری توانمندوبرخوردار ازاحساس مسئولیت لازم درقبال مطالبات مردم است.
در تعلیم وتربیت اسلامی ، معلم "محور" است نه کتاب. یعنی شخصیت معلم است که تربیت میکندوکتاب نیزبه تناسب نسبتی که باحقیقت زندگی دارد و بهایی که معلم به آن میدهداهمیت ومنزلت پیدامیکند.اما بهنظرمی رسد هنوزآموزش وپرورش نمی داندکه معلم به عنوان معمارسرمایه انسانی کشوربه طور خودجوش وبراساس تصادف ، کشف وتربیت نمی شود! واین مهم به سازمانی ممهزترازسازمان پژوهش وبرنامه ریزی کتب درسی وموفق ترازآن نیازدارد.واینکه اگروزارت درتربیت "معلم مطلوب" خودناکام بوده است سپردن آن به دیگردستگاه ها، چیزی جزپاک کردن صورت مسئله به دلیل احساس ناتوانی از حل معماتلقی نخواهد شد و مثل این است که کسی برای گریز ازمسئولیت فرزندی، مادرش را به خانه سالمندان بسپارد!! به بهانه اینکه آنهامتخصص این امر هستند! قطعا اگر علم به موضوع، وجود داشت چنین حیرتی اتفاق نمی افتاد....!.
ادامه مطلب...