سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

براساس اصل‌های 87 و 133 قانون اساسی تعیین وزیران، از یک سو براساس پیشنهاد رئیس‌جمهور و از سویی دیگر، اعتماد مجلس شورای اسلامی صورت می‌گیرد و لذا وزیر پیشنهادی برای جلب اعتماد نمایندگان مردم اقدام به ارائه برنامه برای مدیریت وزارت پیشنهادی می‌کند. برنامه‌ای که "صوری" نیست و در صورت رسیدن به وزارت، صادقانه مصمم به اجرای آن است.

اگر چه بعد از رای اعتماد به ندرت اتفاق افتاده است که مجلس وعده‌های داده شده را بازخوانی و پیگیری کند، اما بعضی از وزیران مثل وزیر محترم آموزش و پرورش برنامه خود را در درگاه الکترونیکی وزارت، در معرض مراجعه و داوری عمومی گذاشته‌اند که این اقدامی شایسته تقدیر است و امیدواریم ادامه یابد. اگر جناب وزیر فرصت کنند هفته‌ای یکبار برنامه ارائه شده برای گرفتن رای اعتماد از مجلس را، بازخوانی کنند، با ایمانی که به اهمیت وفای به عهد دارند(1) نسبت به اولویت‌ها اهتمام بیشتری مبذول خواهند داشت. اکنون با سپری شدن بیش از 13 ماه از رای اعتماد نمایندگان محترم مردم به جناب وزیر، مواردی از برنامه یاد شده را بازخوانی می‌کنیم تا معلوم شود چه اتفاقی افتاده است:

1- در بخش باورها و بایدها شماره یک به موضوع فراهم آوردن زمینه رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و زمینه تربیت‌پذیری دانش‌آموزان اشاره شده است که تفصیل آن در قسمت "هـ" با عنوان توسعه فعالیت‌های پرورشی و تربیت‌بدنی و غنی‌سازی اوقات فراغت در 9 بند آمده، کدامیک محقق شده‌اند؟

از احیا نقش تربیتی معلمان (بند 1) و مصون‌سازی دانش‌آموزان در مقابله با تهاجم فرهنگی و آسیب‌های اجتماعی (بند2) استقرار و توسعه نظام مراقبت اجتماعی و تربیتی در سطح مدارس کشور
(بند 3) استفاده از ظرفیت فعالیت‌های برون مدرسه‌ای برای تعمیق باور به معارف الهی (بند 4) و اجرای برنامه جامع و یکپارچه آموزش و فهم قرآن کریم (بند 5) تا طرح جامع تعمیق فرهنگ اقامه نماز (بند 6) و موارد دیگر....؟ داوری را به عهده خانواده‌ها می‌گذاریم که آورده‌های فرهنگی تربیتی نزولی یا صعودی فرزندان خود از آموزش و پرورش را می‌توانند ارزیابی کنند.

2- در شماره 2 همین قسمت آموزش و پرورش امری حاکمیتی اعلام شده است که سخن درستی است اما اگر اینگونه است با کدام نظام نظارتی و ارزش‌یابی فراگیر و فعال و مستمر، برکارکرد مدارسی که فوج فوج واگذار شده‌اند و کلید تعلیم و تربیت و سرنوشت دانش‌آموزان به آنان سپرده شده است، نظارت و مراقبت صورت می‌گیرد. مدارسی که نه با هدف توسعه فرهنگی تربیتی بلکه با هدف کاهش هزینه‌های آموزش و پرورش واگذار می‌شوند. چالش اقتصادی آموزش و پرورش قرار بود براساس وعده‌ای که در بند هفت باورها و بایدها ارائه شده است با مدیریت بهینه منابع و مصارف و افزایش بهره‌وری و افزایش سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی چاره‌ اندیشی شود نه برون سپاری بدون راهبری و نظارت، از این قبیل!

3- در شماره 3 باورها و بایدها تعهد شده است با ارتقاء کارکرد فرهنگی تربیتی وزارت در جهت تحقق اهداف مهندسی فرهنگی و اعتلای فرهنگ عمومی کشور و جلوگیری از نابسامانی اجتماعی و ترویج و نهادینه سازی سبک زندگی اسلامی اقدام شود.

در این زمینه نه تنها توفیقی حاصل نشده که مقابله و مهار نابسامانی تربیتی و اخلاقی داخلی برخی مدارس نیز از دست آموزش و پرورش خارج شده است، از حادثه تاسفبار کشته شدن یک معلم در کلاس درس در بروجرد تا حوادث ناگوار چند ماه قبل در یکی دو مدرسه تهران و ده‌ها حادثه مشابه که قرار نیست بیان شود و تنها در بولتن‌های محرمانه داخلی مسیر واحدهای ذیربط ستادی را طی می‌کنند و در قفسه آرشیو آرام می‌گیرند و ماه بعد بولتن بعد!

البته خواهند گفت در مورد سبک زندگی اسلامی کتاب‌هایی تهیه و منتشر شده است.

کتاب‌های یاد شده داستان‌هایی از سیره معصومین (ع) است که یک اقدام مثبت است اما چگونه است مجموعه‌ای که برای جامعه دانش‌آموزان دوره متوسطه تهیه شده برخی ملاحظات مهم را مورد تسامح قرار داده است؟

برای یک جامعه چند میلیونی با تیراژ 2000 جلد فقط! کتابی جیبی با میانگین 25 برگ و در دو رنگ و با قیمت 25000 ریال! که اگر یک دانش‌آموز شهرستانی بخواهد یک دوره آن را تهیه کند باید 350000 ریال بپردازد. با چنین قیمتی و اغلاط متعدد املائی تکراری بودن برخی صفحات و بدون ذکر منابع!

برخی از داستان‌ها بدون مخاطب‌شناسی و ارتباط موضوعی با اقتضائات سنی و معلوماتی دوره متوسطه، انتخاب شده است! مثل داستان پیشوای جوانمردان در کتاب پیشوای اندیشه که راویان اصلی آن از فرقه‌ای هستند که امام معصوم آن را منحرف توصیف کرده است.

در این داستان، ادبیاتی به امام نسبت داده شده است که برای دانش‌آموزان غیرمتعارف و دارای تاثیر سلبی است. داستان شولای انتقام در همین کتاب نیز از جهتی دیگر نامناسب است. معلوم می‌شود معاونت محترم پرورشی که اقدام به انتشار آن کرده است فردی را برای نظارت و کنترل کیفیت تعریف نکرده است.

4- در ردیف 4 باورها و بایدها بر ضرورت تحول بنیادین در آموزش و پرورش تاکید شده است اما اینکه دغدغه اصلی جناب وزیر و شوراهای تصمیم‌گیری ایشان تا کنون امر تحول بوده است یا مسائل دیگر، جای بررسی دارد. اینک مروری بر اظهارنظرهای انجام شده در این زمینه خواهیم داشت:

- وزیر آموزش و پرورش 12/4/93: امیدواریم بتوانیم زودتر آن را عملیاتی کنیم.

- مقام معظم رهبری در حکم دوره جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی 26/7/93: موضوع تحول و نوسازی در نظام آموزشی و علمی کشور اعم از آموزش عالی و آموزش و پرورش و نیز تحول در علوم انسانی که در دوره‌های قبلی مورد تاکید بوده است هنوز به سرانجام مطلوب نرسیده است. به تعویق افتادن این امور خسارت بزرگی متوجه انقلاب اسلامی خواهد کرد.

- دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی 11/9/93: سه سال از ابلاغ سند تحول (آموزش و پرورش) گذشته است ما نیز نسبت به روند اجرای سند تحول نگرانیم اما در عین حال نمی‌گوییم که مسئولان آن را کنار گذاشته‌اند!

تحقیقاً جناب وزیر خواهند گفت اقداماتی را شروع کرده‌ایم. در اینجا یک نمونه اقدام انجام شده را بررسی می‌کنیم.

کتاب روش عملیاتی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در سطح خرد (مدرسه) از انتشارات موسسه منادی تربیت وابسته به معاونت پرورشی وزارت است که برای بیش از 100/000 مدرسه کشور تنظیم و با تیراژ 1500 نسخه! دو ماه قبل منتشر گردید. این کتاب (بر اساس آنچه که در مقدمه آن آمده است) به سفارش دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش تهیه شده است در 336 صفحه با اغلاط املائی و نگارشی و به قیمت 140000 ریال، که با توجه به حجم کتاب و دسترسی بعد از شروع سال تحصیلی و مشغله مدیران مدارس چند هفته یا ماه برای مطالعه آن فرصت لازم است. بیش از پنجاه درصد کتاب به مباحث نظری محض در حوزه مبانی، مفاهیم، انواع، مراحل و مدل‌های برنامه‌ریزی اختصاص یافته، گویا قرار است مدیران با این کتاب یک دوره تحصیلی دانشگاهی را طی کنند!

مولفان که در جستجوی منابع آماده و در دسترس و جمع‌آوری و تلفیق و تالیف آن بوده‌اند به خود زحمت ندادند که از منابع بومی و آثار دانشمندان ایرانی و اسلامی بهره گیرند و صرفا از منابع غربی استفاده کرده‌اند. در همین بخش مباحث نظری بیش از 285 بار به منابع غربی و اصطلاحات لاتین در پی‌نوشت‌ها استناد شده است!

گویا مولفان محترم توجیه نشده‌اند که اصولا فلسفه تحول بنیادین آزاد شدن از قفس وابستگی نظام تعلیم و تربیت به معارف غربی است و آهنگ استقلال و بر روی پای خود ایستادن از همین جا باید شروع شود و تحول، "بنیادین" است نه سطحی، چرا که دیگر نام آن تحول نخواهد بود. اینکه گفته می‌شود شورای عالی انقلاب فرهنگی با تصویب هر سند فرهنگی و تحولی باید رجال آن را نیز توصیف کند تا سند در مرحله اجرا دچار تحریف و استحاله نشود، به همین دلیل است.

مولفان این کتاب در صفحه 42 اعتراف می‌کنند که نظام برنامه‌ریزی آموزشی فعلی تحت تاثیر سوغات فرهنگی پادشا‌هان قاجار از سفر به غرب است. اما در صفحه 277 و 278 وقتی می‌خواهند الگو معرفی کنند و نمونه‌های موفق را در آسیا نام ببرند، این‌گونه "قبله‌نمایی" می‌کنند: "کشور ژاپن... که هم اکنون یکی از کارآمدترین نظام‌های آموزشی را داراست نظامی که در آن کیفیت اروپایی و فراگیری آمریکایی! را در کنار هم می‌توان ملاحظه کرد"!

مولفان کتاب در صفحه 13 به نقد سند تحول بنیادین مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی پرداخته و آورده‌اند: (سند تحول) در عرصه ارائه راهکارهای عملی موفق به نظر نمی‌رسد و ضعف موجود، با تالیف کتاب حاضر بر طرف خواهد شد!

مولفان محترم که سند را در ارائه راهکار ناموفق توصیف می‌کنند در صفحات دیگری به راهکارهای سند متمسک می‌شوند و ناگریز عین آن را نقل می‌کنند مثل صفحات 290 تا 294 و 314. همین کتاب که در بخش برنامه‌ریزی تربیتی، حرف جدیدی برای مطرح کردن ندارد تعدادی عناوین از فعالیت‌های دهه اول انقلاب را که درزمان خود نیز به دلیل برخی شیوه‌های اجرا مورد اقبال دانش‌آموزان واقع نمی‌گردید، با رویکردی شعارگرایانه، تکرار کرده‌اند شیوه‌هایی که به دلیل عدم اشراف به مفاهیم تربیت، تعلیمات دینی را تربیت دینی قلمداد می‌کرده است!

در بند 2 سیاست‌های اجرایی آمده است:

تدوین نقشه راه مدون و یکپارچه و در برگیرنده همه برنامه‌‌های لازم برای تحقق زیرنظام‌های سند تحول بنیادین، با تاکید بر بهره‌گیری حداکثری از ظرفیت قوانین و اسناد بالادستی

در بند 2 ردیف الف برنامه‌ها:

طراحی واستقرار مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی استراتژیک آموزش و پرورش

با توجه به مساعدت دولت محترم در اختصاص 250 میلیارد تومان برای اجرای سند تحول و باقی ماندن سه ماه تا پایان سال، این اعتبار تاکنون صرف چه بخش‌هایی برای تحقق سند شده است؟

آیا صحیح است که بخشی ازآن به سرانه مدارس واگذار شده اختصاص یافته است؟

اما انصاف این است که در همین مدت 13 ماه در یک مورد موفق عمل کرده‌اند.

در بند "ز" برنامه اعلامی با موضوع اقتصاد آموزش و پرورش و رفاه فرهنگیان، تعدادی از دوستان که هم درآموزش و پرورش هم در ستاد انتخابات زحمت کشیده بودند و در جریان سیاسی هم، همراه و همکار بودند، به دلیل اهمیت فوق‌العاده امر "ذخیره‌سازی" در صندوق ذخیره فرهنگیان دعوت به همکاری شدند در هیئت مدیره و بخش‌های دیگر تا هم به اقتصاد توجه شده باشد و هم به رفاه! بخش‌های دیگر، امور عشایری، ایثارگران، مدارس استثنایی، مناطق مرزی- مناطق محروم وصف که زحمت کمتر! و درآمد بیشتر! داشت به سایر همکاران سپرده شد!

تغافل دیگر! در چیدمان سیاسی و جناحی دوستان همفکر، همراه، و تلاشگر در ستادهای انتخاباتی در سطوح مدیریتی ستاد وصف بود که دقیقا برخلاف بند 10 سیاست‌های ابلاغی و در جهت بی‌اعتنایی به آن عمل شد.

برای اینکه شکاف عمیق بین ادعا، وعده و عمل را بیشتر شاهد باشیم، این فراز از برنامه پیشنهادی جناب وزیر را نیز مرور می‌کنیم. بند 6 قسمت باورها و بایدها: "افزایش کارایی و اثر بخشی سازمان بزرگ و گسترده آموزش و پرورش، در گرو بهره‌مندی از مدیران مجرب و توانمند، دارای مقبولیت و محبوبیت، با رعایت اصل "شایسته سالاری" و پرهیز از "ملاحظات جناحی" است."

به دلیل طولانی شدن یادداشت مقایسه بین ادعا و عمل در بقیه قسمت‌های برنامه وعده داده شده را به داوری فرهنگیان شریف و خانواده‌های دغدغه‌مند (تعلیم و تربیت فرزندان) واگذار می‌کنیم.

پی‌نوشت:

1- قرآن کریم: قد افلح المومنون..... و الذین هم لاماناتهم وعهدهم راعون- سوره مؤمنون آیات 1 و 8

 


نوشته شده در  پنج شنبه 93/9/20ساعت  8:0 صبح  توسط سید باقر پیشنمازی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
تغییر آدرس
فاصله نخبگان بامردم در خلاء همزبانی
فلسطین؛ کلید رمزآلود گشایش درهای فرج
خطاب لطیف الهی...
سهم شیطان ازثروت ملی ما
دادوستد فرهنگی معلم بامردم(2)
دادوستدفرهنگی معلم بامردم(1)
حفاظت ازهویت فرهنگی محیط زیست
جای خالی همدلی وهمزبانی چگونه پرمیشود؟
[عناوین آرشیوشده]