اگرچه همه مسائل مطرح شده در دیدار 19/9/92 مهم  و اساسی هستند، اما اساسی ترین کار و اولین آن، که  زیربنای اصلاحات فرهنگی دیگر تلقی می شود، تحول در علوم انسانی است.(1)
شورای عالی انقلاب فرهنگی هر سندی را که به تصویب می‌رساند و هر  چشم اندازی را که برای کشور ترسیم می کند ملاحظات و یا محدودیتهای تنفیذ و اجرای آن را خصوصا در حوزه برخورداری یا عدم برخورداری از نیروی انسانی واجد شرایط نیز میتواندموردعنایت قرار دهد و سازوکار تامین مجریان توانمند، آگاه و معتقد به مبانی و اصول و سیاستهای مصوب خود را مشخص نماید. در غیر این صورت همه تلاشها و زحمات و دقتهای به عمل آمده در جلسات متعدد و طولانی اساتید و کارشناسان در تهیه و تعریف مبانی، راهبردها  و راهکارها صرفا طی اطلاعیه ای اعلام و نهایتا در یک برنامه رسانه ای معرفی خواهد شد و سپس در قفسه کتابخانه قرار می گیرد.‏
برنامه ریزی و تربیت مدیرانی که از عهده انقلاب فرهنگی برآیند مسئله ای است که از دهه اول انقلاب باید مورد توجه جدی واقع می شد و هنوز هم امری مهم، زیرساختی و اجتناب ناپذیر است.(2) و اگر امروز شروع شود یک یا دو دهه بعد فصل برداشت آن فراخواهد رسید،(3) و لذا مسئله ای نیست که با چند جلسه آموزش و مطالعه چند کتاب اتفاق  بیفتد. و اگر قرار باشد با منابع آموزشی و برنامه درسی فعلی دانشگاه‌ها انجام شود که اتفاق جدیدی نخواهد افتاد (4) و تربیت شدگان آن کارآمدی مدیران سابق را خواهند داشت.‏
اگر چه تلاشهایی در حوزه نظریه پردازی و تهیه مبانی علمی و فلسفی تحول در علوم انسانی آغاز شده اما آنچه که می تواند باور ایجاد کند تحقق در عالم واقع است، و اینکه پرورش مدیران انقلاب فرهنگی را به آن دسته از اساتیدی که برای همیشه شاگردی نظریه پردازان غربی را برگزیده اند نسپاریم.(5) کسانی که می خواهند هدایت کشور را خصوصا در ابعاد فرهنگی به عهده گیرند و نفس تازه ای در کالبد جامعه بدمند نمی‌شود خود در هوای نامناسب تنفس کرده باشند.(6)
 اگر مبانی علمی و فلسفی تحول علوم انسانی با بهره گیری از معارف قرآن کریم تهیه و تدوین شود،(7) و کسانی که تعریف صاحب‌نظران غربی از انسان رابه تعریف آفریدگار انسان، از انسان ترجیح می دهند، نسبت به این امر بدیهی عقلی که "آفریدگار آفریده خودرا بهتر می شناسد" توجیه و تفهیم شوند، هم اندیشی و وحدت نظر در این زمینه زودتر به دست خواهد آمد.‏
نکته دیگر در روند اجرایی شدن مصوبات شورا این است که همه چیز مترتب بر فرهنگ است(8) و انسان نیز محور اصلی فرهنگ. یعنی نقش هرپدیده، رویداد یا اندیشه ای، با میزان هموارسازی راه سعادت و رستگاری انسان اندازه گیری و ارزش گذاری می شود. و لذا هر برنامه یا اقدام فرهنگی یا برخوردار از پیوست فرهنگی باید بتواند راه  انسان را در مسیر رستگاری و رسیدن به رضایت خدای متعال هموارتر کند. و خداوند نیز همه آنچه در آسمانها و زمین است را در تسخیر انسان قرار داده تا شاید راه انتخاب صحیح  و تعیین سرنوشت سعادت آمیز او را هموار سازد.(9)

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند - تا تونانی به کف آری و به غفلت نخوری.‏
از دلایل دیگر اجرایی نشدن برخی از مصوبات شورای‌عالی انقلاب فرهنگی این است که بهسازی نگرش و رفتار انسان یا تغییر برخی عادتها، زمان بر، پیچیده و دیربازده است. مدیران نیز نوعا نسبت به اجرای طرحها و برنامه های بلند مدت بی رغبت به نظر می رسند، چون آنها می کارند و مدیر یا مدیران بعدی درو می کنند. از سوی دیگر برنامه های دیر بازده معمولا توسط مسئولان بالادستی و نهادهای نظارتی دیده نمی شوند و گاهی انکار هم می شوند.
دلیل دیگر وجود برخی مقاومتها در برابر تغییر است. به تعبیری کار فرهنگی عبور از واقعیت به حقیقت است و اگر روزی واقعیت در برابر حقیقت تسلیم و بر آن منطبق شود مقصود از کار فرهنگی حاصل شده است.
البته شاخص حقیقت، خداوند متعال و اراده اوست(10) که معمولا با تکلیف همراه است و لذا بسیاری از انسانها در برابر تکلیف و تکلف و تبعیت از حق کراهت و نارضایتی دارند(11) و این کار فرهنگی را دشوار می کند.
کار فرهنگی به معنای تلاش برای حاکمیت حق، امر سهل و آسانی نیست و در مسیر راهبری واقعیت به سمت تسلیم و تطبیق با حقیقت مخالفتهایی وجود دارد. همه کسانی که در مسیر تلاش پیامبران برای راهنمایی مردم مانع و مزاحمت ایجاد می کردند کار پیامبران دشوارتر می‌شد و البته در چنین شرایطی تلاش بیشتر و گاهی جهاد لازم بود و صبر و مقاومت تا موانع از میان برداشته شود و پیروزی و موفقیت از مسیر ابتلاء و آزمون و مقاومت و جهاد محقق شود.(12)
بعضی ها جبهه حق را به تسلیم در برابر هوای نفس دیگران یا انعطاف و عقب نشینی در مقابل آن دعوت می کنند! در صورتی که حقیقت نمی تواند تسلیم چنین واقعیتهایی شود چون نتیجه ای جز فساد و تباهی ندارد(13) و لذا باید با جهاد فرهنگی واقعیت را تسلیم حقیقت کرد و هزینه های آن را نیز تحمل نمود و لذا گاهی یک عاشورا به وجود می آمد تا حقیقت در اوج بماند و واقعیت به بیراهه رفته را مقهور کند. در این مسیر دشوار و البته ارزشمند و بالنده برای همه مدیرانی که در جهت تحقق اراده خداوند متعال و آرمانهای پیامبرانش تلاش می کنند دعا می کنیم و برخود نیز که خداوند همواره ما را بر صراط مستقیم خود استوار بدارد و از بیراهه های مورد خشم خدا واقع شدگان (مغضوب علیهم) و گمراهان (ضالین) محفوظ بدارد.
ما وظیفه داریم همه همت خود را به صحنه بیاوریم و برکت و موفقیت آن به اراده خداوند متعال است از پیشگاه خداوند  متعال توفیق بیشتر اعضای محترم شورای‌عالی انقلاب فرهنگی را در اجرای آنچه تصمیم
می گیرند مسئلت داریم.(14)‏
پی‌نوشت‌ها: (با بهره گیری از آیات قرآن کریم و سخنان مقام معظم رهبری)
1- اساسی ترین کار هم این است که مبنای علمی و فلسفی تحول علوم انسانی باید تدوین شود. این کار اساسی  کار اولی است که باید انجام بگیرد.19/9/92‏
‏2- برای یک کشور نیروی انسانی همه چیز است ما اگر نیروی انسانی نداشته باشیم هیچ چیز نداریم. 21/9/68‏
‏3- تولید نیروی انسانی کارآمد برای اداره انقلاب از دبستانها و حتی تا حدودی ماقبل دبستانها شروع می شود وبه دانشگاه‌ها و مراکز تحقیق و مراکز عالی می رسد شما آقایان تامین و اداره و بهسازی این قضیه را متکفل هستید. در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی. 21/9/68‏
‏4- این علوم انسانی که امروز رایج است محتواهایی دارد که ماهیتا معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است. مبتنی بر جهان بینی دیگری است. حرف دیگری دارد. هدف دیگری دارد. وقتی اینها رایج شد مدیران بر اساس آنها تربیت می شوند، همین مدیران می آیند در رأس دانشگاه در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسی داخلی و خارجی، امنیت و غیره و غیره قرار می گیرند.29/7/89‏
‏5- اساتیدی هستند که فرآورده های اندیشه های غربی در علوم انسانی بت آنها است. در مقابل خدا می گویند سجده نکنید اما در مقابل بتها به راحتی سجده می کنند. دانشجوی جوان را دست او بدهی بافت و ساخت فکری او را همان طوری که متناسب با بت خود اوست می سازد. این ارزشی ندارد و درست نیست بنده به این طور افراد هیچ اعتقادی ندارم.29/10/84‏
‏6- علوم انسانی هوای تنفسی مجموعه های نخبه کشور است که هدایت جامعه را برعهده دارند بنابراین آلوده یا پاک بودن این هوای تنفسی بسیار تعیین کننده است.1/12/91‏
‏7- ریشه و پایه و اساس علوم انسانی را در قرآن باید پیدا کرد. 28/7/88‏
‏8- ارزشهای فرهنگی روح و معنای حقیقی یک ملت است همه چیز مترتب بر فرهنگ است. 19/9/92 ‏
‏9- قرآن کریم:‌آیا ندیده‌اید که خدا هر چه را که در آسمانها و زمین است رام شما کرده است ونعمتهای خود را چه آشکار و چه پنهان به تمامی بر شما ارزانی داشته؟ و پاره ای از مردم بی هیچ دانشی یا راهنمایی و کتاب روشنی درباره خدا جدال می کنند.(سوره لقمان آیه 20)‏
‏10- قرآن کریم: این بدان سبب است که خدای یکتا حق است و هرچه به جز او می خوانند باطل است و خداست بلند مرتبه و بزرگوار.(سوره لقمان آیه 30)
11- قرآن کریم: ...یا می گویند دیوانه است! نه پیامبرشان با دین حق بر آنها مبعوث شد ولی بیشترشان از حق کراهت دارند.(سوره مومنون آیه 70)‏
‏12- قرآن کریم:‌می پندارید که به بهشت خواهید رفت؟‌ آیا هنوز سرگذشت کسانی را که پیش از شما بوده اند نشنیده اید به ایشان سختی و رنج رسید و متزلزل شدند تا آنجا که پیامبر و مومنانی که با او بودند گفتند: پس یاری خدا کی خواهد رسید؟ بدان که یاری خدا نزدیک است.(سوره بقره آیه 214)
13- قرآن کریم: اگر حق از پی هوسهایشان می رفت آسمانها و زمین و هر که در آنهاست تباه می شد ولی ما اندرزشان فرستادیم و آنها از اندرزشان رویگردان شدند.(سوره مومنون آیه 71)‏
‏14- هم احتیاج داریم به کمک الهی و هدایت الهی در رسیدن به اندیشه درست، هم احتیاج داریم به کمک پروردگار در زمینه توانایی بر اجرای آنچه درست می دانیم و تصمیم می گیریم. بایستی توسل کرد، توجه کرد به خدای متعال و از خدا کمک خواست. ما وظیفه داریم همت و تلاش خودمان را به صحنه بیاوریم و برکت از آن خداست.19/9/92‏